نیایشنیایش، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات نیایش

96/8/14

مامان قشنگم.سلام.جیگری غیرت و مسیولیت پذیریت منو کشته.فدات بشم مامان.که از خواب که پا میشی میخوای رختخوابت رو جمع کنی!تو همه کارها به من کمک میکنی با اون دستهای کوچولو و نازت.عسلم هرچی روی زمین باشه سریع جمع میکنی!وقتی دارم جارو می کنم فرشها رو بلند میکنی تا من زیر فرشها رو جارو کنم.غذا که میخوری سریع ظرفهارو جمع می کنی!جوجو خانم غذاهم که میگی باید خودم بخورم!فدات شم مامانی. ...
14 آبان 1396

1396/7/30

سلام.جیگرم.دختر زرنگم. عسل مامان خیلی خیلی زرنگ و باهوش شدی.قربونت برم.همه کارهای بزگترها رو انجام میدی ،فقط چون سایزت کوچیکه خیلی جالب میشه. ناناز مامان خیلی دوستت دارم.مثلا وقتی بهت میگم پی پی داری!با دهنت میگی پوف و بعد میدوی سمت دستشویی وسعی میکنی پوشکت رو دربیاری .البته درحال رقصیدنم.بیشتر ستایش رو الگو قرار میدی و چون نمی تونی بپری زانوها و کمرت رو خم میکنی که شکل جالبی میشه.ناز گل مامان غذا خوردنتم که نگو قاشق رو میبری و برعکس میذاری توی دهنت که آحرش همشرو روی زمین میریزی!ولی اصرار داری که غذات رو خودت بخوری.و.... ...
14 آبان 1396

96/6/28

جیگری مامان فدات بشم.خیلی مسیولیت پذیری.قربونت برم.ان شااله موفق باشی.جدیدا سرغذا اصرار می کنی که غذارو خودت بخوری ،امشب که یکخورده غذا تو پیاله ریختم و گذاشتم جلوت ،حالا بماندکه همه رو با قاشق روی زمین میریزی ولی نکته جالب این بود که بعد از خوردن ظرفت رو برای من که داشتم ظرف میشستم آوردی تا بشورم ️ ️ ️ و من از این نکته سنجیت کیف کردم....
28 شهريور 1396

96/6/24

مامانی مهربون قربونت برم عسلی.قشنگم من از دست بابا به خاطر این که نیومد بریم از شما عکس بندازیم ناراحت بودم.بابا داشت از من عذرخواهی میکرد و دستم رو بوسید دیدم شما هم با اوت راه رفتن خاص خودت آروم آروم اومدی و دست من رو بوسیدی.قربونت برم عسلی.
24 شهريور 1396

16/6/96

سلام جیگری باهوش و زرنگم امروز باهم رفتیم واکسن یکسالگیت رو زدیم یکخورده گریه کردی که ستایش گوشهاش روگرفته بود.عزیزم بعدشم رفتیم برای آبجی مانتو خریدیم.عزیزم الان یک حرکت جالبی پیش اومد موبایل بابا زنگ.زد و باباجواب نداد شما هم هی به سمت من و بابا می دویدی و نشان میدادی که گپشی رو.جواب بدیم.قربونت برم که از همه همسنهات جلوتری ...
16 شهريور 1396

1396/5/6

پیش نمایش مطلب شما : سلام جیگر مامان.عشقی خانم فدات بشم.امروز الین قدمهای زندگیت رو برداشتی.البته به اندازه دو.قدم میری و زمین میخوری .عزیزم امیدوارم آغاز قدمهای بزرگ زندگیت باشه.همیشه موفق و موید باشی به همراه خپاهر عزیزت. ️ ️ ️ ️ ️...
6 مرداد 1396

96/4/10

سلام جیگر مامان.چند روزیه که شروع به ایستادن به مدت کوتاه کردی..ولی یک مساله جالب اینه. که وقتی میخوای بلند شی اول گوشی مامان رو برمی داری یکخورده بازی می کنی ،بعد میگیری دستت و بلند میشی.قربون عسلم برم من.جیگر طلا ما هفته پیش بعد عز عید فطر سه روز رفتیم شمال .خیلی بهمون خوش گذشت و لی مساله این بود که همگی حتی شما که تو آب نرفتی آفتاب سوخته شدیم.الان هم از دیروز دچار بیرون روی و تب شدی .منهم به خاطر شما اداره نرفتم.قربونت برم خدا. کنه زودتر خوب شی. ...
10 تير 1396

باز 3/(2)/4/96

جیگر مامان از امروز داری سعی می کنی بلند شی.چند ثانیه روی پاهات می ایستی.فدات بشم.
3 تير 1396

3/4/96

3/4/96 سلام عزیز مامان الان ساعت 12و12 دقیقه است وبه عبارتی دیروز جمعه آش دندوتی شما رو پختیم مبارکت باشه
3 تير 1396